نظام حکمرانی منابع آب در چارچوب برنامه توسعه هفتم ایران: کاربرد تحلیل شبکه نهادی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه احیاء مناطق خشک و کوهستانی، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.

2 موسسه کسب و کار اجتماعی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.

چکیده

بحران آب در ایران، چالشی حکمرانی است که ریشه در ساختارهای عمیق نهادی دارد. این پژوهش، شبکه نهادی حاکم بر منابع آب را در چارچوب برنامه هفتم توسعه ایران بررسی کرده و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی برای تشخیص روابط، و همچنین از شاخص‌های تحلیل شبکه اجتماعی (SNA) ، ویژگی‌های ساختاری و پیامدهای آن را بر اثربخشی و انطباق‌پذیری حکمرانی منابع آب ارزیابی می‌کند. SNA چگونگی بروز ساختاری مشکلات را در شبکه آشکار می‌سازد. یافته‌های کمی نشان می‌دهند نظام حکمرانی منابع آب با تراکم پایین شبکه (9/9 درصد)، حاکی از همکاری و انسجام سازمانی بسیار محدود است. تمرکز درجه ورودی بالا (54/73 درصد) و انتقال‌پذیری پایین (۳/۲۹ درصد)، تمرکز قدرت در وزارت نیرو و روابط عمدتاً یک‌طرفه با فقدان بازخورد مؤثر را نشان می‌دهد. دوسویگی بالا (۶۷/۶۶ درصد) در کنار تراکم پایین، خوشه‌بندی روابط و محدود شدن همکاری‌ها در زیرگروه‌های درون‌گرا را نمایان می‌سازد. وزارت نیرو با بالاترین مرکزیت بینابینی (69/49 درصد)، واسطه‌ای حیاتی است که می‌تواند به گلوگاه اطلاعاتی تبدیل شود. این ساختار به عنوان یک رژیم "متمرکز ناهماهنگ" شناسایی شد که برای مدیریت مؤثر و سازگار آب نامناسب است؛ این رژیم اثربخشی حکمرانی را مختل کرده و مانع سازگاری نهادی با کمبود آب می‌شود و "شکاف‌های نهادی" و "نقاط ضعف در سیستم‌های قانونی و نظارتی" را تأیید می‌کند. جهت بهبود، هماهنگی و همکاری بین‌سازمانی باید تقویت، قدرت و مسئولیت‌ها متوازن‌تر توزیع، شفافیت و مشارکت ذی‌نفعان افزایش، ظرفیت‌های نهادی بهبود، و از نقش‌های میانجی‌گری راهبردی توسط نهادهای بی‌طرف و دارای نفوذ بهره‌برداری شود.

کلیدواژه‌ها